معنی voorkomen
voorkomen
جلوگیری کردن، جلوگیری کند
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با voorkomen
voorkoming
voorkoming
پیشگیری
دیکشنری هلندی به فارسی
volkomen
volkomen
کامِلًا، بِه طُورِ کامِل
دیکشنری هلندی به فارسی