معنی voorbereidend
voorbereidend
آماده سازی، مقدّماتی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با voorbereidend
voorbereiden
voorbereiden
آمادِه کَردَن، آمادِه کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
voorbereiding
voorbereiding
آمادِگی، آمادِه سازی
دیکشنری هلندی به فارسی
vorbereitend
vorbereitend
آمادِه سازی، مُقَدَّماتی
دیکشنری آلمانی به فارسی