معنی voltooiing
voltooiing
اتمام، تکمیل
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با voltooiing
voltooien
voltooien
اَنجام دادَن، کامِل، کامِل کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی