معنی vleien
vleien
تحسین کردن، چاپلوس کردن، ترغیب کردن، تعریف کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با vleien
vleier
vleier
چاپلوس
دیکشنری هلندی به فارسی
vleiend
vleiend
تَعریفی، چاپلوس
دیکشنری هلندی به فارسی
gleiten
gleiten
سُر خُوردَن، اِسلاید
دیکشنری آلمانی به فارسی
flehen
flehen
اِلتِماس کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
Flehen
Flehen
دُعا، اِلتِماس
دیکشنری آلمانی به فارسی
bleiben
bleiben
ماندَن، باقی می مانَد
دیکشنری آلمانی به فارسی
kleben
kleben
چَسباندَن، چوب
دیکشنری آلمانی به فارسی
vrezen
vrezen
تَرسیدَن، تَرس
دیکشنری هلندی به فارسی
voelen
voelen
اِحساس کَردَن، اِحساس، حِسّ کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی