معنی vierkant
vierkant
مربّع
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با vierkant
sierżant
sierżant
گُروهبان، اِنحِصاری
دیکشنری لهستانی به فارسی
vibrant
vibrant
پُر اِنِرژی، پُر جُنب و جوش، لَرزِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی