معنی verzenden verzenden ارسال کردن، ارسال کنید، فرستادن، کشتی فرستادن، منتقل کردن دیکشنری هلندی به فارسی
verlengen verlengen طولانی کَردَن، تَمدِید کُنید، تَمدِید کَردَن، دِراز کَردَن دیکشنری هلندی به فارسی
verbinden verbinden پانسِمان کَردَن، اِتِّصال، اِتِّحاد دادَن، بَستِه شُدَن، اِتِّصال دادَن، رَبط کَردَن، تَرکیب کَردَن دیکشنری هلندی به فارسی
verwennen verwennen نِگَهداری کَردَن کودک، خَراب کَردَن، عِشق وَرزیدَن، لوس کَردَن دیکشنری هلندی به فارسی