معنی verwoesting
verwoesting
ویرانی، تخریب
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verwoesting
verwoestend
verwoestend
بِه طُورِ فاجِعِه آمیز، ویرانگَر
دیکشنری هلندی به فارسی
verwoesten
verwoesten
ویران کَردَن، نابود کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی