معنی verwijzing
verwijzing
ارجاع دادن، مرجع
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verwijzing
verkiezing
verkiezing
اِنتِخابات
دیکشنری هلندی به فارسی
verrijking
verrijking
غَنی سازی
دیکشنری هلندی به فارسی
vermijding
vermijding
اِجتِناب
دیکشنری هلندی به فارسی
verfijning
verfijning
زیبایی شِناسی، پالایِش، ظِرافَت، پیچیدِگی
دیکشنری هلندی به فارسی
verdwijning
verdwijning
ناپَدید شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
herwijding
herwijding
بازسایندِگی، تَقدِیم مُجَدَّد
دیکشنری هلندی به فارسی
verwijzen
verwijzen
اِشارِه کَردَن، مُراجِعِه کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی