ترجمه verwijden به فارسی - دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verwijden
vermijden
- vermijden
- پیشگیری کَردَن، بَرایِ جِلوگیری اَز، اِجتِناب کَردَن، پَرهیز کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verbinden
- verbinden
- پانسِمان کَردَن، اِتِّصال، اِتِّحاد دادَن، بَستِه شُدَن، اِتِّصال دادَن، رَبط کَردَن، تَرکیب کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verbieden
- verbieden
- مُمانِعَت کَردَن، مَمنوع کَردَن، خارِج اَز قانون اِعلام کَردَن، تَحرِیم کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی