verwennen verwennen نِگَهداری کَردَن کودک، خَراب کَردَن، عِشق وَرزیدَن، لوس کَردَن دیکشنری هلندی به فارسی
verwarren verwarren مُتَحَیِّر کَردَن، گیج کَردَن، مَبهُوت کَردَن، مُبهَم کَردَن، نامُرَتَّب کَردَن، آشُفتِه کَردَن، سَردَرگُم کَردَن دیکشنری هلندی به فارسی