معنی vervuld
vervuld
برآورده شده، برآورده شد
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با vervuld
vervuild
vervuild
آلودِه
دیکشنری هلندی به فارسی
verguld
verguld
طَلایی، طَلاکاری شُدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
verveeld
verveeld
کِسالَت زَدِه، بی حُوصِلِه
دیکشنری هلندی به فارسی
verval
verval
زَوال، پوسیدِگی، ویرانی
دیکشنری هلندی به فارسی
gevuld
gevuld
پُر شده، پُر شُدِه اَست
دیکشنری هلندی به فارسی