معنی vervorming
vervorming
تحریف
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با vervorming
hervorming
hervorming
اِصلاحات، اِصلاح
دیکشنری هلندی به فارسی
verkorting
verkorting
اِختِصار، کوتاه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
vervolging
vervolging
آزار، آزار و اَذیَّت، تَعقِیب قانونی
دیکشنری هلندی به فارسی
vervoeging
vervoeging
صِرف
دیکشنری هلندی به فارسی
vermomming
vermomming
پوشِش، مُبَدِّل کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
vervormen
vervormen
آسیب زَدَن، تَحرِیف کَردَن، تاب بَرداشتَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verarming
verarming
فَقیرسازی، فَقیر شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی