معنی verveling
verveling
یأس، بی حوصلگی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verveling
verdeling
verdeling
تَخصِیص، تَوزِیع، تَقسیم شُدِگی، تَقسیم بَندی
دیکشنری هلندی به فارسی
vermaling
vermaling
خُردایِش، سَنگ زَنی
دیکشنری هلندی به فارسی
verlening
verlening
اِعطایِ مَقام، کُمَکِ مالی
دیکشنری هلندی به فارسی
vervulling
vervulling
تَحَقُّق
دیکشنری هلندی به فارسی
vervuiling
vervuiling
آلودِگی
دیکشنری هلندی به فارسی
vervolging
vervolging
آزار، آزار و اَذیَّت، تَعقِیب قانونی
دیکشنری هلندی به فارسی
vervoeging
vervoeging
صِرف
دیکشنری هلندی به فارسی
vervelend
vervelend
مَلالَت آوَرانِه، آزار دَهَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
vervalsing
vervalsing
تَحرِیف، جَعل
دیکشنری هلندی به فارسی