vervallen vervallen فاسِد شُدَن، مُنقَضی شُدِه اَست، فَرسودِه، بِه طُورِ فَرسودِه، ویران، اَز دَست دادَن دیکشنری هلندی به فارسی
overvallen overvallen کَمین کَردَن، توپ، حَمله کَردَن، توفَندِه، دُزدی کَردَن، حَمَلات دیکشنری هلندی به فارسی