ترجمه vervagen به فارسی - دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با vervagen
verlaten
- verlaten
- تَرک شُدِه، تَرک کَردَن، مَتروک، رَها کَردَن، خارِج شُدَن، بِه طُورِ اَفسُردِه
دیکشنری هلندی به فارسی
verlangen
- verlangen
- آرِزو کَردَن، مِیل، خواستَن، خواستِه، آرِزو، دِلتَنگی، گِرِفتار شُدَن، اِشتیاق
دیکشنری هلندی به فارسی