ترجمه vertellen به فارسی - دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با vertellen
vervallen
- vervallen
- فاسِد شُدَن، مُنقَضی شُدِه اَست، فَرسودِه، بِه طُورِ فَرسودِه، ویران، اَز دَست دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
versnellen
- versnellen
- شِتاب دادَن، سُرعَت دادَن، سُرعَت حَرَکَت دادَن، شِتاب کَردَن، گاز دادَن، شِتاب گِرِفتَن
دیکشنری هلندی به فارسی