معنی vertaling
vertaling
ترجمه
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با vertaling
vermaling
vermaling
خُردایِش، سَنگ زَنی
دیکشنری هلندی به فارسی
bertaring
bertaring
دارایِ دَندان، دَندان های نِیش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
verlating
verlating
رَهاشُدِگی، رَها شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verdeling
verdeling
تَخصِیص، تَوزِیع، تَقسیم شُدِگی، تَقسیم بَندی
دیکشنری هلندی به فارسی
verdaging
verdaging
تَعویق
دیکشنری هلندی به فارسی
verveling
verveling
یَأس، بی حُوصِلِگی
دیکشنری هلندی به فارسی
vervalsing
vervalsing
تَحرِیف، جَعل
دیکشنری هلندی به فارسی
vermaning
vermaning
تَذَکُّر، پَند
دیکشنری هلندی به فارسی
vertraging
vertraging
دیرکَرد، تَأخیر، تَأخیر
دیکشنری هلندی به فارسی