معنی vertakking
vertakking
پیچیدگی، شاخه
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با vertakking
verzakking
verzakking
نِشَست، اُفتادِگی
دیکشنری هلندی به فارسی
vertolking
vertolking
اِرائِه، تَفسیر
دیکشنری هلندی به فارسی
verstikking
verstikking
خَفِگی
دیکشنری هلندی به فارسی
verzwakking
verzwakking
ناتَوانی، تَضعیف شُدَن، رَنجوری
دیکشنری هلندی به فارسی
vertaling
vertaling
تَرجَمَه
دیکشنری هلندی به فارسی
vertakken
vertakken
شاخِه کَردَن، شاخِه
دیکشنری هلندی به فارسی