معنی verstrooid
verstrooid
حواس پرت، غایب
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verstrooid
overstroomd
overstroomd
غَرق شُده، سیل زَدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
verstoord
verstoord
آشُفتِه حال، مُزاحِم، آشُفتِه
دیکشنری هلندی به فارسی