معنی verstorend
verstorend
مختل کننده، مخلّ
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verstorend
verstoren
verstoren
مُضطَرِب کَردَن، مُختَل کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verstoring
verstoring
اِختِلال ذِهنی، اِختِلال
دیکشنری هلندی به فارسی
versturen
versturen
اِرسال کَردَن، بَرایِ هِدایَت کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
versteend
versteend
سَنگی شُدِه، مُتِحَجِّر شُدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
verstoßen
verstoßen
مُخالِفَت کَردَن، نَقض شُدِه اَست
دیکشنری آلمانی به فارسی