معنی verstikking
verstikking
خفگی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verstikking
verstikkend
verstikkend
خَفِه کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
versterking
versterking
تَقوِیت
دیکشنری هلندی به فارسی
vertakking
vertakking
پیچیدِگی، شاخِه
دیکشنری هلندی به فارسی
verstikken
verstikken
خَفِه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی