ترجمه versleten به فارسی - دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با versleten
verbieten
- verbieten
- تَحرِیم کَردَن، مَنع، خارِج اَز قانون اِعلام کَردَن، مُمانِعَت کَردَن، مَمنوع کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
verletzen
- verletzen
- آسیب رِساندَن، زَخمی کَردَن، آسیب زَدَن، زَخم زَدَن، شِکَستَن، نَقض کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی