معنی verslavend
verslavend
اعتیادآور
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verslavend
verklarend
verklarend
بِه طُورِ بَیانی، تُوضِیحی، بِه طُورِ واضِح
دیکشنری هلندی به فارسی
verslaving
verslaving
اِعتِیاد
دیکشنری هلندی به فارسی
verslagen
verslagen
شِکَست خُوردِه، شِکَست خُورد
دیکشنری هلندی به فارسی