verschillend verschillend مُختَلِف، مُتِفاوِت اَست، مُتِفاوِت، بِه طُورِ مُتِفاوِت دیکشنری هلندی به فارسی
verschieben verschieben تَعویق اَنداختَن، حَرَکَت کُنید، جابِجا کَردَن، حَرَکَت دادَن دیکشنری آلمانی به فارسی