معنی verscheuren
verscheuren
پاره کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verscheuren
verscheurend
verscheurend
شِکافَندِه، ویرانگَر، دَردآوَر
دیکشنری هلندی به فارسی
verscherpen
verscherpen
بَدتَر کَردَن، تیز کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verschwören
verschwören
تَوطِئَه چینی کَردَن، تَوطِئَه کُنَند
دیکشنری آلمانی به فارسی