ترجمه verraad به فارسی - دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verraad
verward
- verward
- مُتَحَیِّر، گیج شُدِه، گیج، مُتِعَجِّب، گیج کُنَندِه، با سَردَرگُمی، با گیجی، بِه طُورِ گیج کُنَندِه، مَبهُوت، آشُفتِه، مُشَوَّش، پوشیدِه، پَریشان، دَر هَم پیچیدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
verwaand
- verwaand
- مُتِکَبِّر، مَغرور، مَغرورانِه، با غُرور، خُودخوٰاهانِه، با تَکَبُّر، بالا طَلَب
دیکشنری هلندی به فارسی