معنی verlening
verlening
اعطای مقام، کمک مالی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verlening
verlenging
verlenging
تَمدِید، پَسوَند
دیکشنری هلندی به فارسی
verbening
verbening
اُستِخوان سازی
دیکشنری هلندی به فارسی
verleiding
verleiding
فَریبَندِگی، وَسوَسِه
دیکشنری هلندی به فارسی
verlating
verlating
رَهاشُدِگی، رَها شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verkenning
verkenning
کَشف، اِکتِشاف، شِناسایی
دیکشنری هلندی به فارسی
verdeling
verdeling
تَخصِیص، تَوزِیع، تَقسیم شُدِگی، تَقسیم بَندی
دیکشنری هلندی به فارسی
verveling
verveling
یَأس، بی حُوصِلِگی
دیکشنری هلندی به فارسی
vermaning
vermaning
تَذَکُّر، پَند
دیکشنری هلندی به فارسی
verstening
verstening
فُسیل شُدَن، پیچید
دیکشنری هلندی به فارسی