معنی verkwisting
verkwisting
اسراف، زباله، فساد
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verkwisting
verkwistend
verkwistend
بی پول، اِسراف کُنَندِه، هَدَر دَهَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
verkwisten
verkwisten
اِفراط کَردَن، اِسراف کَردَن، ضایِع کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی