معنی verkleinen
verkleinen
کوتاه کردن، کاهش دهد
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verkleinen
verkleinern
verkleinern
کوتاه کَردَن، کوچَک شُدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
verkleiden
verkleiden
پِنهان کَردَن، لِباس پوشیدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
verkleinerd
verkleinerd
کوچَکانِه، کاهِش دَر اَندازِه
دیکشنری هلندی به فارسی
verkleinert
verkleinert
کوچَکانِه، کاهِش دَر اَندازِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
verkleidet
verkleidet
بِه شِکلِ پِنهانی، مُبَدِّل شُدِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
verleiden
verleiden
فَریب دادَن، وَسوَسِه کَردَن، فَریفتَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verkleden
verkleden
پِنهان کَردَن، لِباس پوشیدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verkennen
verkennen
کاوُش کَردَن، کاوُش
دیکشنری هلندی به فارسی
verleihen
verleihen
اِعطا کَردَن، قَرض دادَن، بَخشیدَن، مَشوِرَت کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی