معنی vergunning
vergunning
مجوّز
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با vergunning
verdunning
verdunning
رَقیق سازی، رَقیق شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verkenning
verkenning
کَشف، اِکتِشاف، شِناسایی
دیکشنری هلندی به فارسی
verbanning
verbanning
تَبعِید
دیکشنری هلندی به فارسی