معنی vergelding
vergelding
انتقام، تلافی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با vergelding
verleiding
verleiding
فَریبَندِگی، وَسوَسِه
دیکشنری هلندی به فارسی
vertelling
vertelling
رِوایَت
دیکشنری هلندی به فارسی
vergeldend
vergeldend
با اِنتِقام جویی، تَلافی جویانِه، با اِنتِقام
دیکشنری هلندی به فارسی
verbeelding
verbeelding
تَخَیُّل
دیکشنری هلندی به فارسی
verdeling
verdeling
تَخصِیص، تَوزِیع، تَقسیم شُدِگی، تَقسیم بَندی
دیکشنری هلندی به فارسی
verveling
verveling
یَأس، بی حُوصِلِگی
دیکشنری هلندی به فارسی
vergeving
vergeving
بَخشِش
دیکشنری هلندی به فارسی