معنی verfijning
verfijning
زیبایی شناسی، پالایش، ظرافت، پیچیدگی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verfijning
verwijzing
verwijzing
اِرجاع دادَن، مَرجَع
دیکشنری هلندی به فارسی
verrijking
verrijking
غَنی سازی
دیکشنری هلندی به فارسی
vermijding
vermijding
اِجتِناب
دیکشنری هلندی به فارسی
verdwijning
verdwijning
ناپَدید شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verfijnen
verfijnen
تَصفِیَه کَردَن، پالایِش کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی