معنی verdrijven
verdrijven
اخراج کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verdrijven
overdrijven
overdrijven
زیادِه رَوی کَردَن، اِغراق کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verkrijgen
verkrijgen
دَریافت کَردَن، بِه دَست آوَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verblijven
verblijven
ماندَن، نَورالُژی
دیکشنری هلندی به فارسی
verdwijnen
verdwijnen
ناپَدید شُدَن، ناپَدید می شَوَند
دیکشنری هلندی به فارسی
verdrinken
verdrinken
غَرق شدن
دیکشنری هلندی به فارسی
verdringen
verdringen
جایگُزین کَردَن، سَرکوب کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
overdrijver
overdrijver
مُبالِغِه کُنَندِه، مُبالِغِه گَر
دیکشنری هلندی به فارسی
verrijken
verrijken
غَنی کَردَن، غَنی سازی
دیکشنری هلندی به فارسی
verdreven
verdreven
بی خانِمان، اِخراج کَرد
دیکشنری هلندی به فارسی