معنی verdraaien
verdraaien
تحریف کردن، پیچ و تاب
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verdraaien
verfraaien
verfraaien
زیبا کَردَن، آراستَن، پَر پَرواز کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verdraaiing
verdraaiing
تَحرِیف
دیکشنری هلندی به فارسی
verdragen
verdragen
تَحَمُّل کَردَن، گیتی، مُعاهِدات
دیکشنری هلندی به فارسی