معنی verdiept
verdiept
غرق شده، عمیق تر شد
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verdiept
verdiepen
verdiepen
عَمیق تَر کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verdriet
verdriet
غَمگینی، غَم و اَندوه، اَندوهگینی، غَم، اَندوه
دیکشنری هلندی به فارسی
verdreht
verdreht
پیچیدِه، پیچ خُوردِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
verziert
verziert
تَزیِینی، تَزئِین شُدِه اَست، مُزَیَّن
دیکشنری آلمانی به فارسی
verliebt
verliebt
شیفتِه، عاشِق، عاشِقانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
vertieft
vertieft
غَرق شُده، عَمیق تَر شُد
دیکشنری آلمانی به فارسی
versiert
versiert
ماهِر، مُتَبَحِّر
دیکشنری آلمانی به فارسی
verdict
verdict
حُکم
دیکشنری فرانسوی به فارسی