معنی verblijven
verblijven
ماندن، نورالژی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verblijven
verblinden
verblinden
کور کَردَن، خیرِه شُدَن، فَریفتَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verdrijven
verdrijven
اِخراج کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی