معنی verbeterd
- verbeterd
- تقویت شده، بهبود یافته است، بهبود یافته
واژههای مرتبط با verbeterd
verbitterd
- verbitterd
- دِلخور، تَلخ
vernederd
- vernederd
- تَحقِیر شُدِه
verzekerd
- verzekerd
- مُطمَئِن، بیمِه شُدِه، تَامین شُدِه
verbeterend
- verbeterend
- دَر حالِ بِهبود
verbeteren
- verbeteren
- بِهتَر شُدَن، بِهبود بَخشَد، اَفزایِش دادَن، بِهبود بَخشیدَن
verkeerd
- verkeerd
- بِه طُورِ اِشتِباهی، اِشتِباه، اِشتِباه آمیز، بِه طُورِ نادُرُست، نادُرُست
vereerd
- vereerd
- عَزیز، مُفتَخِر شُد