معنی verbanning
verbanning
تبعید
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با verbanning
verkenning
verkenning
کَشف، اِکتِشاف، شِناسایی
دیکشنری هلندی به فارسی
verbranding
verbranding
سوزاندَن، اِحتِراق
دیکشنری هلندی به فارسی
verbinding
verbinding
اِتِّصال
دیکشنری هلندی به فارسی
vervanging
vervanging
جایگُزینی
دیکشنری هلندی به فارسی
vergunning
vergunning
مُجَوِّز
دیکشنری هلندی به فارسی
verdunning
verdunning
رَقیق سازی، رَقیق شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
Verbannung
Verbannung
تَبعِید
دیکشنری آلمانی به فارسی
vermaning
vermaning
تَذَکُّر، پَند
دیکشنری هلندی به فارسی
verbannen
verbannen
اِخراج کَردَن، تَبعِید کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی