معنی uitstel
uitstel
تعویق، تأخیر، تعلّل، تأخیر
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با uitstel
mittel
mittel
میانِه، مُتِوَسِّط
دیکشنری آلمانی به فارسی