معنی uitrusten
uitrusten
تجهیز کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با uitrusten
uitrusting
uitrusting
آرایِه، تَجهیزات
دیکشنری هلندی به فارسی
uitputten
uitputten
تُهی کَردَن، اِگزوز، خَستِه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
uitbuiten
uitbuiten
اِستِثمار کَردَن، بَهرِه بَرداری کُنَد
دیکشنری هلندی به فارسی