معنی uitroeiing
uitroeiing
نابودی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با uitroeiing
uitvoering
uitvoering
اِجرا، اِعدام
دیکشنری هلندی به فارسی
uitroeien
uitroeien
اَز بِین بُردَن، نابود کَردَن، کَندَن
دیکشنری هلندی به فارسی