معنی uitlogen
uitlogen
نشت یافتن، شسته شدن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با uitlogen
uitlokken
uitlokken
اِستِنباط کَردَن، تَحریک کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
uitleggen
uitleggen
تَفسیر کَردَن، تُوضِیح دَهید، توضیح دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
uitkomen
uitkomen
تُخم گُذاری کَردَن، بِه حَقیقَت مِی پِیوَندَند
دیکشنری هلندی به فارسی
uitdrogen
uitdrogen
آب زُدایی کَردَن، خُشک شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
uitdagen
uitdagen
چالِش کَردَن، چالِش، نادیدِه گِرِفتَن
دیکشنری هلندی به فارسی