معنی strak
strak
محکم، تنگ
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با strak
serak
serak
گُراز مانَند، خَشِن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
stark
stark
بِه شِدَّت، قَوی، بِه طُورِ شَدید، شَدید
دیکشنری آلمانی به فارسی
straf
straf
تَنبِیه، مُجازات
دیکشنری هلندی به فارسی