معنی stopzetting
stopzetting
توقّف، قطع شدن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با stopzetting
stopzetten
stopzetten
مُتِوَقِّف کَردَن، تَوَقُّف
دیکشنری هلندی به فارسی