معنی stalen
stalen
با ویژگی های فولادی، فولاد
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با stalen
stylen
stylen
آرایِش کَردَن، سَبک
دیکشنری آلمانی به فارسی
stauen
stauen
گِرِفتار کَردَن، مُرَبّا
دیکشنری آلمانی به فارسی
stylen
stylen
آرایِش کَردَن، یِک ظاهِر طَرّاحی شُدِه
دیکشنری هلندی به فارسی
stelen
stelen
دُزدیدَن، دُزدی کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
staren
staren
نِگاه کَردَن، خیرِه شُدَن، خیرِه نِگَاه کَردَن، زُل زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
stable
stable
ثابِت، پایدار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
talent
talent
اِستِعداد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
talent
talent
اِستِعداد، اِستِعفا
دیکشنری لهستانی به فارسی
straßen
straßen
خیابانی، خیابان
دیکشنری آلمانی به فارسی