معنی speler
speler
بازیکن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با speler
épeler
épeler
تَرکیب کَردَن، طِلِسم، هِجّی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
spelen
spelen
سَرگَرم کَردَن، بازی کَردَن، بِه بازی کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
pelear
pelear
جَنگیدَن، مُبارِزِه کُن، دَعوایِ لَفظی کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
appeler
appeler
صِدا زَدَن، تَماس بِگیرید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sceller
sceller
مُهر کَردَن، مُهر و موم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
seller
seller
زین گُذاشتَن، زین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
repeler
repeler
رَد کَردَن، دَفع کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Speller
Speller
هِجّی کُنَندِه، اِملا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
sepele
sepele
جُزئی، ناچیز، جُزئی نِگَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی