معنی speels
speels
بچگانه، بازیگوش، به طور بازیگوشانه
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با speels
sepele
sepele
جُزئی، ناچیز، جُزئی نِگَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
speler
speler
بازیکُن
دیکشنری هلندی به فارسی
spelen
spelen
سَرگَرم کَردَن، بازی کَردَن، بِه بازی کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
spell
spell
هِجّی کَردَن، طِلِسم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
spel
spel
بازی
دیکشنری هلندی به فارسی