معنی soberheid
soberheid
ریاضت، متانت
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با soberheid
somberheid
somberheid
سُستی، تاریکی، اَفسُردِگی، غَمگینی، تیرِگی، عَبوسی
دیکشنری هلندی به فارسی
overheid
overheid
بِه طُورِ دولَتی، دولَت
دیکشنری هلندی به فارسی