معنی smalheid
smalheid
تنگی، باریکی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با smalheid
kaalheid
kaalheid
بی پَشمی، طاسی
دیکشنری هلندی به فارسی
snelheid
snelheid
سُرعَت عَمَل، سُرعَت، چابُکی
دیکشنری هلندی به فارسی
slapheid
slapheid
اُفتادِگی، لَنگی
دیکشنری هلندی به فارسی
saaiheid
saaiheid
کِسِل بودَن، کِسالَت، خَستِه کُنَندِه بودَن
دیکشنری هلندی به فارسی