معنی slordig slordig به طور زشت، شلخته، بدوی، به طور شلخته، نامناسب، ناقص، به طور ژولیده، پوسیده، بی کیفیّت، به طور بی دقّت، نامرتّب دیکشنری هلندی به فارسی